پیشیِ بابا
پیشیِ بابا
یه جایِ دنج و تاریک، مناسب برایِ
!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
نظرات (7)
محمد
9 مرداد 94 12:14
9 مرداد 94 12:14
سلام
وبلاگم غمگین بود؟
شرمنده یه سالی میشه بعد رفتنش اینجوریم
لینک شدین.لینکم کنین
ممنون
: بابایــی
دریا19
28 مرداد 94 15:19
28 مرداد 94 15:19
ممنون که به وبم سرزدین..وب خیلی خوبی دارین...وروجکتونو از طرف من ببوسین خداواستون نیگهش داره...
راستی من لینکتون کردم خواستین لینک کنین...
خاله نگار
27 شهریور 94 11:23
27 شهریور 94 11:23
رفته بودیم واسه داداشم خواستگاری
دیدیم عروس نشسته خیلی ریلکس با شلوار لی و تیشرت!
مامانم تو گوشم گفت: خوبه والا نه شرمی، نه حیایی، نه …
همینجوری داشت میگفت که عروس با چادر از آشپزخونه چایی به دست اومد سلام کرد!
هیچی دیگه فهمیدیم اون داداش عروس بود!
مطلب قبلی
اُپراتــور
